دهی است از دهستان حومه شهرستان ملایرکه در 14 هزارگزی جنوب خاوری شهر ملایر و 14 هزارگزی شمال راه شوسۀ ملایر به اراک واقع است. جلگه و معتدل است و 95 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات وصیفی، شغل اهالی زراعت، صنایع دستی زنان قالیبافی وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان حومه شهرستان ملایرکه در 14 هزارگزی جنوب خاوری شهر ملایر و 14 هزارگزی شمال راه شوسۀ ملایر به اراک واقع است. جلگه و معتدل است و 95 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات وصیفی، شغل اهالی زراعت، صنایع دستی زنان قالیبافی وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’اسم یکی از دهات بلوک غار و فشاپویۀ تهران است’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 236). دهی است جزء دهستان غار بخش ری شهرستان تهران که در 9 هزارگزی جنوب باختر ری و 4 هزارگزی راه شوسۀ قم واقع است و 199 تن سکنه دارد. آبش از قنات و در فصل بهار از سیل آب رود کن. محصولش غلات، صیفی و چغندر قند، شغل اهالی زراعت و راهش مالرو است اما از کهریزک ماشین هم میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’اسم یکی از دهات بلوک غار و فشاپویۀ تهران است’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 236). دهی است جزء دهستان غار بخش ری شهرستان تهران که در 9 هزارگزی جنوب باختر ری و 4 هزارگزی راه شوسۀ قم واقع است و 199 تن سکنه دارد. آبش از قنات و در فصل بهار از سیل آب رود کن. محصولش غلات، صیفی و چغندر قند، شغل اهالی زراعت و راهش مالرو است اما از کهریزک ماشین هم میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
دهی است جزء بخش ایوانکی شهرستان دماوند که در 6 هزارگزی جنوب باختری ایوانکی واقع است. و 280 تن سکنه دارد. محصول این آبادی غلات، خربزه و لبنیات است و شغل اهالی زراعت، گله داری و بافتن جوال و جاجیم. این آبادی از راه شوسه در حدود قلعه ماری راهی فرعی دارد که میتوان ماشین برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است جزء بخش ایوانکی شهرستان دماوند که در 6 هزارگزی جنوب باختری ایوانکی واقع است. و 280 تن سکنه دارد. محصول این آبادی غلات، خربزه و لبنیات است و شغل اهالی زراعت، گله داری و بافتن جوال و جاجیم. این آبادی از راه شوسه در حدود قلعه ماری راهی فرعی دارد که میتوان ماشین برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’از مزارع خزل است که در دامنۀ کوه کرد، سه فرسخ ونیمی نهاوند واقع شده و خرابه و دیم کاری است. زمین آن پست و بلند است و چشمۀ کوچکی دارد که ماهی در آن پیدا میشود و در کوه آن قوچ و تیهو و کبک وجود دارد. اهالی آب خوردن از رود خانه کاماسب برمیدارند’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 245). و در فرهنگ جغرافیایی آمده است: ’دهی است از دهستان خزل شهرستان نهاوند که در 14 هزارگزی شمال باختری شهر نهاوند و 8 هزارگزی جنوب راه شوسۀ نهاوند به کرمانشاه کنار گاوماسیاب واقع است کوهستانی و سردسیراست و 138 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و محصولش غلات، توتون، چغندر و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. ایل ترکاشوند برای تعلیف احشام به این آبادی می آیند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’از مزارع خزل است که در دامنۀ کوه کرد، سه فرسخ ونیمی نهاوند واقع شده و خرابه و دیم کاری است. زمین آن پست و بلند است و چشمۀ کوچکی دارد که ماهی در آن پیدا میشود و در کوه آن قوچ و تیهو و کبک وجود دارد. اهالی آب خوردن از رود خانه کاماسب برمیدارند’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 245). و در فرهنگ جغرافیایی آمده است: ’دهی است از دهستان خزل شهرستان نهاوند که در 14 هزارگزی شمال باختری شهر نهاوند و 8 هزارگزی جنوب راه شوسۀ نهاوند به کرمانشاه کنار گاوماسیاب واقع است کوهستانی و سردسیراست و 138 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و محصولش غلات، توتون، چغندر و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. ایل ترکاشوند برای تعلیف احشام به این آبادی می آیند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان خاده بخش دلفان شهرستان خرم آباد که در 15 هزارگزی جنوب خاوری نورآباد و 15 هزارگزی جنوبی راه شوسۀ خرم آباد به کرمانشاه واقع است. جلگه ای است سردسیر و 90 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ها. محصولش غلات، توتون و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش مالرو است ساکنین از طایفۀ خاده هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان خاده َ بخش دلفان شهرستان خرم آباد که در 15 هزارگزی جنوب خاوری نورآباد و 15 هزارگزی جنوبی راه شوسۀ خرم آباد به کرمانشاه واقع است. جلگه ای است سردسیر و 90 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ها. محصولش غلات، توتون و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش مالرو است ساکنین از طایفۀ خاده هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان چمچال بخش صحنۀ شهرستان کرمانشاهان که در 14 هزارگزی باختر صحنه و 5 هزارگزی جنوب شوسۀ کرمانشاهان به همدان واقع است دشت و معتدل است و 60 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات، حبوبات و توتون و شغل اهالی زراعت است در تابستان به این آبادی اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان چمچال بخش صحنۀ شهرستان کرمانشاهان که در 14 هزارگزی باختر صحنه و 5 هزارگزی جنوب شوسۀ کرمانشاهان به همدان واقع است دشت و معتدل است و 60 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات، حبوبات و توتون و شغل اهالی زراعت است در تابستان به این آبادی اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’یکی از دهات دماوند است که مسافت آن تا شهر دماوند قریب نیم فرسخ است و ملک حاجی حسینخان پسر مرحوم احمدخان نوایی (ملقب به عمیدالملک) میباشد. رعیت این دهکده بیست خانوار است و چشمۀ آبی از طرف شمال غربی از میان سنگ بیرون می آید که اغلب اوقات یک سنگ و نیم آب دارد و معروف است که این چشمه چون از میان سنگ بیرون می آید به ’چشمه لا’ مشهور شده اما احتمال دارد که چون بالاتر از آن، چشمه ای که بجلگۀ دماوند جاری باشد در این طرف نیست آن را ’چشمه اعلی’ گفته اند و بعد از کثرت استعمال ’چشمه لا’ شده باشد. بهر حال این چشمه هشت خروار بذرافشان و اشجار کبوده و بید و تبریزی و بعضی درختهای میوه هم دارد. و الحق جایی بسیار باصفاست. هوایش در تابستان خوب و ملایم و در زمستان سخت است. در چشمه لا یک حمام و یک مسجد و یک آسیاست و محمدخان پسر احمدخان یک عمارت مختصرخشت و گلی نیز در اینجا بنا کرده است. در مجرای چشمه تا پایین، سنگی مشابه سنگ پا یعنی سبک و متخلخل و سفیدرنگ میباشد و چون از این جنس سنگ در اینجا زیاد است اطراف مزارع را با آن سنگها سنگ چین کرده اند و معلوم میشود که سابقاً آب زیادی از اینجا میگذشته و بعداً گل و لای بستر و مجرای آب متحجر شده. زراعت چشمه لا تخمی از چهار تا شش تخم حاصل دارد و ارتفاع چشمه لااز شمیران 800 پاست’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 245)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’یکی از دهات دماوند است که مسافت آن تا شهر دماوند قریب نیم فرسخ است و ملک حاجی حسینخان پسر مرحوم احمدخان نوایی (ملقب به عمیدالملک) میباشد. رعیت این دهکده بیست خانوار است و چشمۀ آبی از طرف شمال غربی از میان سنگ بیرون می آید که اغلب اوقات یک سنگ و نیم آب دارد و معروف است که این چشمه چون از میان سنگ بیرون می آید به ’چشمه لا’ مشهور شده اما احتمال دارد که چون بالاتر از آن، چشمه ای که بجلگۀ دماوند جاری باشد در این طرف نیست آن را ’چشمه اعلی’ گفته اند و بعد از کثرت استعمال ’چشمه لا’ شده باشد. بهر حال این چشمه هشت خروار بذرافشان و اشجار کبوده و بید و تبریزی و بعضی درختهای میوه هم دارد. و الحق جایی بسیار باصفاست. هوایش در تابستان خوب و ملایم و در زمستان سخت است. در چشمه لا یک حمام و یک مسجد و یک آسیاست و محمدخان پسر احمدخان یک عمارت مختصرخشت و گلی نیز در اینجا بنا کرده است. در مجرای چشمه تا پایین، سنگی مشابه سنگ پا یعنی سبک و متخلخل و سفیدرنگ میباشد و چون از این جنس سنگ در اینجا زیاد است اطراف مزارع را با آن سنگها سنگ چین کرده اند و معلوم میشود که سابقاً آب زیادی از اینجا میگذشته و بعداً گل و لای بستر و مجرای آب متحجر شده. زراعت چشمه لا تخمی از چهار تا شش تخم حاصل دارد و ارتفاع چشمه لااز شمیران 800 پاست’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 245)
دهی است از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار که در 19 هزار و پانصدگزی شمال باختری خسروآباد، کنار رود خانه سراب شهرک واقع است. تپه ماهوری و سردسیر است و 430 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات، شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی بافتن قالیچه، جاجیم و گلیم و راهش مالرو است. تپه ای در باختر آبادی وجود دارد که آثار ابنیۀ قدیم و عتیقجات درآن کشف شده و معلوم میشود که در ازمنۀ قدیم آبادی معتبری بوده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار که در 19 هزار و پانصدگزی شمال باختری خسروآباد، کنار رود خانه سراب شهرک واقع است. تپه ماهوری و سردسیر است و 430 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات، شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی بافتن قالیچه، جاجیم و گلیم و راهش مالرو است. تپه ای در باختر آبادی وجود دارد که آثار ابنیۀ قدیم و عتیقجات درآن کشف شده و معلوم میشود که در ازمنۀ قدیم آبادی معتبری بوده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’در سمت شمال جوزان در دو فرسنگی دولت آباد مزرعه ای است بنام جوزان ملایر که در دامنۀ کوه واقع شده و پانزده خانوار رعیت از الوار دارد. دارای مرتع خوب و چشمۀ آبی است و زراعتش دیم است و در بهار ایلات جهت تعلیف احشام بدانجا می آیند’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 243)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’در سمت شمال جوزان در دو فرسنگی دولت آباد مزرعه ای است بنام جوزان ملایر که در دامنۀ کوه واقع شده و پانزده خانوار رعیت از الوار دارد. دارای مرتع خوب و چشمۀ آبی است و زراعتش دیم است و در بهار ایلات جهت تعلیف احشام بدانجا می آیند’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 243)